هفته پیش یه مار تو دانشکده رویت شد. ملت عوض اینکه زنگ بزنند آتش‌نشانی قهرمان بازی درآوردند که خودمون میگیریمش و ماره غیب شده!!! بعدش هم آتش نشانی گفته باید بدونید کجاست تا ما بیایم بگیریمش. خلاصه از وقتی ماجرا رو فهمیدیم با حس هری پاتر و دوستان زمانی که باسیلیسک تو هاگوارتز ول می‌گشت زندگی می‌کنیم :|

دیگه از راهروها و راه‌پله پشتی دانشکده که خلوته تردد نمی‌کنم و مدام همه جا رو چک می‌کنم که ناگهانی با دوست عزیزمون روبرو نشم! آخه جذابی دانشکده به اینه که همه سقف و دیواراش به خاطر نوع تاسیسات دولایه است و بعضی قسمتهاشون بازه! :/

جمله طلایی هفته هم متعلق به یکی از کارمنداست که فرمودند اینجا کنار کوهه طبیعیه این چیزا، ترس نداره که مار سریع نیست شما دیدیدش زود فرار کنید، دستتون هم بی‌هوا تو کمدا نبرید :|||

 

پی‌نوشت: به نظرتون مارا بلدن از پله‌ها پایین بیان؟

پی‌نوشت 2: تنها دلخوشیم اینه که اینقدر آزمایشگاه سرده که ما خودمون وسط کار میریم بیرون زیر آفتاب یکم قندیلامون آب شه.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مدیرکار گرافیک سه بعدی تک Tak3d معرفی هتل های برتر ایران دانلود کتاب fanoosqe کامپیولرن - آموزش های کامپیوتری شرکت حسابداری اعترافات نمایندگی لمی گلاس 02133288700